لبهای تیز نیزه کجا و گلوی تو
📋لبهای تیز نیزه کجا و گلوی تو | روضه | کربلایی سید رضا نریمانی | اجراشده در شب دوم ماه رمضان 1396 | هیئت فدائیان حسین (ع) | حسینیه شهدای بسیج
*همچین که از امروز به بعد دم افطار سر سفره میشینی نگات به آب میفته، بگو آقا آب نمیخورم، میخوام به یاد تشنگی تو باشم؛
دست بذار رو سینهت سر سفره که نشستی بگو “السلام علیک یااباعبدالله”
قربونت آقا…*
رأس تو روی نیزه و من پای نیزهها
خون میچکد ز حنجرت آقای نیزهها
لبهای تیز نیزه کجا و گلوی تو
ایکاش بوسه میزدم از جای نیزهها
*آخه اومد این نیزه شکستهها رو کنار زد، این شمشیرها رو از رو این بدن کنار زد، نشست کنار این بدن
شروع کرد با داداش حرف بزنه: حسین جانم….*
در بین قتلگاه در اوج هجومها
خون شد دهان شاه ز غوغای نیزهها
*اما خواهرش یه حرفی زده بیچاره کرده همهی عالمو؛ گفت: حسین…*
با هر نفس که نام تو را بردهام حسین
هی سنگ خورده بر سرم از لای نیزهها
*اما داداش، بذار یه حرفی هم بهت بزنم، یه وقت فکر نکنی کم آوردم داداش؛ تو کوفه همچین که مارو آوردن میخواستن مارو تحقیر کنن، یه کاری کردم دیگه صدای هیچکسی در نمیومد.
یهو صدا زد “اسکتو” همه چی ساکت شد، حتی میگه زنگ اشترها هم از صدا افتاد.
شروع کرد خطبه بخونه، بعضی از پیرمردها و قدیمیای کوفه گفتن علی اومده، این صدا صدای علیه، علی داره خطبه میخونه.
دست همه رو رو کرد. آی گریهکنا، چنان خطبهای عمهی ما سادات توی کوفه خوند، اون نانجیب دید الان کاخش بهم میریزه.
یهو یه نفر اومد بهش گفت میخوای این خانمو ساکتش کنم؟
گفت آری، میتونی ساکتش کنی؟
گفت آره من راهشو بلدم! بگید سر حسینو بیارن.
یهو میگه نیزه رو آوردن جلو محمل این خانم، تا چشم این خانم به رأس برادر افتاد، دیگه خطبه رو قطع کرد، شروع کرد با حسینش حرف بزنه٬ آی حسین…
هرجایی نشستی خدا رو به حق عمهی سادات زینب قسم بده، با همهی وجودت صدا بزن:
الهی العفو…
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
@narimani_matn
دیدگاهتان را بنویسید